ایل کلهر

نوشته شده توسط:آریا حیدری | ۲ دیدگاه
ایل کلهر به عنوان بزرگترین ایل کُرد
 
-----------

ایل کلهر به عنوان بزرگترین ایل کُرد » به نقل از آقای اردشیر کشاورز در مقاله ای به نام ـ واقعیت تاریخ و ایل کلهر_ـ در هفته نامه ی سیروان ، شماره 367 ، سال هشتم ، 84/11/1 ـ براساس تحقیقات چند ساله ی معتبرترین دانشگاه آمریکا ( هاروارد ) بزرگترین ایل کُرد در کردستان است « که در طول تاریخ نقش مهمی در تحولات کردستان ، ایران و عثمانی داشته است . 

اگر کردستان ایران را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کنیم ، و حدود آن را نواحی کامیاران در نظر بگیریم مسکن اولیه ی ایل کلهر همراه با گوران بزرگ در نواحی مرز بین این دو منطقه یعنی نواحی دامنه های شاهو قلعه ی پلنگان و دیگر نواحی این منطقه حضور داشته اند و در کردستان عراق نیز به طور سنتی در اطراف شهر زور خانقین کلار و دیگر نواحی گرمسیری جنوب کردستان عراق حضور داشته اند پس طی یک سری حوادث و اتفاقات به جنوب شاهراه کرماشان ـ خانقین نقل مکان کرده و ساکن شده اند و مرکز اصلی ایل امروز در این جا می باشد ولی طوایف کلهر امروزه در تمام کردستان ایران و عراق به طور پراکنده و گاه متمرکز در تمام شهرهای کُردنشین ایران و عراق از جمله سقز ، بوکان ، مهاباد ، ارومیه ، ماکو ، سنندج ، ایلام ، مهران و در عراق در سلیمانیه ، کرکوک ، کلار ، حلبچه ، نواحی گرمیان زندگی می کنند. اکنون قسمت اعظم ایل در استان کرماشان ساکن است.
حال با ذکر این نکته که مناطق کلهر نشین » گیلانغرب ، اسلام آباد ، ایوانغرب ، بخش هایی از سرپل ذهاب ، سومار ، نفت شهر ، ماهیدشت ، برخی نواحی کرماشان ، قصرشیرین « بخشی از مناطق کلهر زبان است که از بیجار در شمال تا مهران در جنوب و در شرق از کرماشان ماهیدشت تا خانقین در غرب را شامل می شود. زبان ایل کلهر کُردی با گویش کلهری است که گویش مستقلی می باشدکه جزو هیچ یک از گویش های لکی یا سورانی یا هورامی نمی باشد و خود به لهجه هایی تقسیم می شود. ایل کلهر در طول تاریخ خود مورد بغض و کینه ی کُردستیزان قرار گرفته است که می توان اقدامات مغرضانه را علیه ایل در سه دسته مورد بررسی قرار داد :
الف : اقدامات سیاسی ـ نظامی : 1- تجزیه ایل کلهر و تبعید طوایف مختلف آن که از زمان ترکمنان و صفویه شروع شده و تا زمان قاجار ادامه داشته و طوایف زیادی از این ایل به نواحی خارج از کردستان از جمله قزوین ، قم ، سیستان ، کرمان ، شمال خراسان تایباد نواحی شمالی افغانستان ، خوزستان ، فارس ، لرستان ، گیلان ، مازندران ، گرگان و ... تبعید شده اند.
2-اقدامات نظامی : که  بارها و بارها توسط ارتش ایران و عثمانی مورد هجوم قرار گرفته و حکومت های خودمختار و مستقل مانند (حکومت ذوالفقارخان کلهر در بغداد در زمان صفویه ) سرنگون شده و از بین رفته است.
3-تبعید و کشتن بزرگان ایل مانند کشته شدن ذوالفقار خان ... یا تبعید چندساله و زندانی شدن بزرگان مانند زندانی شدن خان منصور یا عباس خان که باعث فروپاشی قدرت ایل در زمان های خاصی شده است.
ادامه دارد

طی سال های اخیر فرهنگ عامه و از آن جمله فرهنگ کُردی کلهری سرنوشت منحصری پیدا کرده است .آمریکایی کردن فرهنگ تحت لوای جهانی شدن فرهنگ ، یکی از عمده موضوع هایی است که فرهنگ های عامه را به چالش کشیده است . به واسطه ی توان بالای ابر رسانه های غربی گفتمان فرهنگ عامه از رابطه ای یکسویه بهره می جوید. به سرعت حجم عظیمی از داده های فرهنگ آمریکایی از طریق این ابَر رسانه ها در جهان منتشر شده و سهم تأثیرپذیسری یکسویه ی کشورهای توسعه نایافته یا جهان سوم بسیار قابل ملاحظه است . یک نابرابری بین المللی در توزیع فرهنگی این رسانه ها حداقل در شرایط کنونی وضعیت فرهنگ عامه یا توده ای را با خطر جدی مواجه ساخته است. این باور دارد قوت می گیرد ، که در این شرایط مخاطره آمیز فرهنگی خیلی از بازخوردهای فرهنگ عامه به بایگانی تاریخ سپرده می شود و از این به بعد بایستی به عنوان داده های فرهنگی آراکائیک یا فاقد کارکرد آنان را در صفحات فرهنگنامه ها فقط یادداشت نمود. در این زمینه نظریه های گوناگون بعضاً مشابه و گاهاً متناقض وجود دارد. واقعیت این است که با این حجم گسترده از تبلیغ فرهنگی و با نقش زنده ای که فرهنگ صنعتی غربی ـ آمریکایی بر عهده دارد ، راه دشواری برای حفظ و رشد این گونه از فرهنگ ها باقی مانده است. موضوع دیگری که در خور توجه است ، واکنش طرفداران فرهنگ عامه به این رویکرد است. طرفداران فرهنگ عامه و خصوصاً فرهنگ کُردی کلهری هم تعدادشان قلیل است و هم نگرشی شبه ایدئولوژیکی و سیاسی به موضوع دارند. کمتر اتفاقی تحقیقی در این عرصه شکل گرفته است. حتی طرفداران فرهنگ کُردی کلهری دارای کمترین داده های اطلاعاتی و عملی در این زمینه هستند. نمونه ی برجسته ی این واکنش مجموعه ای به نام » خور هلات « است که با کمترین زحمت و حداقل بضاعت ارایه شده است . مطالعه ی تحقیقی فرهنگ عامه و به طبع فرهنگ کردی کلهری

 

    
ایل کلهر یکی از شعب اصلی کرد ایرانی و از کهن ترین طوایف غرب ایران است. در بعضی از کتب مشاهده می شود که نویسندگان کوشیده اند تا با دلایل بی اساس قوم کلهر را غیر ایرانی و حتی یهودی معرفی نمایند.نظر به اینکه کتب قدیمی و سفرنامه های جهانگردان و روایتهای سنتی رایج در میان ایل کلهر این مدعا را به اثبات می رساند که ، ایل کلهر در غرب ایران از جایگاه کهن و اصیلی بر خوردار بوده است این قوم زمانی بر سرزمین بابل و روزگاری نیز بر بغدادمقر خلافت عباسیان و با نام سرزمین کلهرستان حاکمیت داشته اند.یعنی چیزی غیر از آنکه امروزه تصور می کنیم.

کلهرها از زمان باستان تا کنون نامشان موجود بوده است و لی تا به حال کسی تاریخی جامع و منسجم راجع به این قوم که به دور از اغراض شخصی باشد تالیف ننموده است.این قوم از روز گار شاه اسماعیل اول بنیان گذار دولت صفوی تا قرن حاضر پیوسته با حکومتهای مرکزی و پاره ای دول بیگانه ارتباط داشته است و همواره با شهامت و ثبات قدم سخت ترین حوادث را تجربه نموده اند.

ایل کلهر در فتح مصر ، شام , فلسطین و دفع تجاوز افغانهای هراتی و جلوگیری از تجاوزات پی در پی دولت عثمانی و اعراب به مرزهای غربی ایران و تامین نیروهای مسلح نقش بسزایی داشته است خصوصا در جنگ هشت ساله عراق با ایران در صف مقدم سپاه ایران برای دفاع از آب و خاک جان نثاری ها کرده اند.تاریخ راستین کلهر را باید از این دیدگاه رویت نمود که پایه ای از عظمت و اقتدار است . با شروع جنگهای ایران و عثمانی از مان صفویه تا عصر قاجاریه عملکرد این ایل با سران آن در تاریخ جنگها و فتوحات ثبت و ضبط گردیده است.

عماد الدین دولتشاهی با تعلیم الفبای اوستایی و ترجمه تازه ای از یشتها نکات جالبی از زوایای تاریک منطقه غریب ایران را روشن می کند . وی با ترجمه متن هایی از اوستا منطقه غرب ایران از قصر شیرین تا ایلام و کرمانشاه و مخصوصا " گیلانغرب " که مرکز ایل کلهر است محل زنگی اقوام اسطوره ای ایران معرفی می کند.او با ریشه یابی واژه های اوستایی و تطبیق انها با اسامی جایها در این خطه از کشورمان به این نتیجه می رسد که جای ایران اسطوره ای که در شاهنامه مطرح است غرب ایران امروزی است. دولتشاهی در کتاب جغرافیای غرب ایران یا کوههای ناشناخته اوستا ، اسامی جایهایی مثل زواره کوه ، هفت آشیان ، زویری ، مِرِگ ، مانِشت ، گواور، تجر ، سر و ناو ، کبیر کوه و غیره را که هم اکنون به همان اسامی نامیده می شوند به اقوام اسطوره ای ایران (پیشدادیان و کیانیان )منتسب می کند. چون تمامی این جایها در حوزه حضور گویش کلهری قرار دارند ، بی ربط نیست اگر بگوییم ایل کلهر که از زمانهای دور در همین منطقه می زیسته یکی از استوار ترین ریشه های قومیت ایرانی است.[1]

صاحب نظران , محققین و مستشرقین و ایران شناسان غیر ایرانی متفق الرای ند: کلهر ها از قدیمی ترین طوایف ایرانی هستند که در غرب ایران سکونت داشته اند و در طول در طول تاریخ مرزبانان وطن دوست و ایران خواه بوده اند.چه قبل از ظهور اسلام که با انتساب نژاد خود به پهلوانان شاهنامه این پیوند را پاسدار بوده اند.[2]

راولینسون درباره قدمت و موقعیت ایل کلهر با صراحت اذعان میدارد ((کلهر ها یکی از قدیمی ترین ایل کردستان میباشند ، به عنوان یکی از طوایف منطقه شناخته شده اند. ایل کلهر همانطوری که امروزه زادگاه بسیاری ازدانشمندان وهنرمندان غرب ایرا ن است . در گذشته های دور فرهاد کوه کن مشهور به "فرای" را از خود دانسته اند.چنانکه صاحب شرفنامه می نویسد.:"نهنگ دریای محنت و پلنگ کوهسار مشقت , فرهاد که در زمان خسرو پرویز ظهور کرده از طایفه کلهر است." این سخن روایت سینه سینه مطلعین ایل را که جوانان کلهر بر قله های زاگرس آتش افروز جشنهای باستانی و حامل تندیس ها ی هنری و مذهبی بر صخره گاه های صعب العبور بوده اند را قوت می بخشد.

-----------

ایل کلهر براساس تحقیقات چند ساله ی معتبرترین دانشگاه آمریکا ( هاروارد ) بزرگترین ایل کُرد در کردستان است . که در طول تاریخ نقش مهمی در تحولات کردستان ، ایران و عثمانی داشته است . 
اگر کردستان ایران را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کنیم ، و حدود آن را نواحی کامیاران در نظر بگیریم مسکن اولیه ی ایل کلهر همراه با گوران بزرگ در نواحی مرز بین این دو منطقه یعنی نواحی دامنه های شاهو قلعه ی پلنگان و دیگر نواحی این منطقه حضور داشته اند و در کردستان عراق نیز به طور سنتی در اطراف شهر زور خانقین کلار و دیگر نواحی گرمسیری جنوب کردستان عراق حضور داشته اند پس طی یک سری حوادث و اتفاقات به جنوب شاهراه کرماشان ـ خانقین نقل مکان کرده و ساکن شده اند و مرکز اصلی ایل امروز در این جا می باشد ولی طوایف کلهر امروزه در تمام کردستان ایران و عراق به طور پراکنده و گاه متمرکز در تمام شهرهای کُردنشین ایران و عراق از جمله سقز ، بوکان ، مهاباد ، ارومیه ، ماکو ، سنندج ، ایلام ، مهران و در عراق در سلیمانیه ، کرکوک ، کلار ، حلبچه ، نواحی گرمیان زندگی می کنند. اکنون قسمت اعظم ایل در استان کرماشان ساکن است.


حال با ذکر این نکته که مناطق کلهر نشین » گیلانغرب ، اسلام آباد ، ایوانغرب ، بخش هایی از سرپل ذهاب ، سومار ، نفت شهر ، ماهیدشت ، برخی نواحی کرماشان ، قصرشیرین « بخشی از مناطق کلهر زبان است که از بیجار در شمال تا مهران در جنوب و در شرق از کرماشان ماهیدشت تا خانقین در غرب را شامل می شود. زبان ایل کلهر کُردی با گویش کلهری است که گویش مستقلی می باشدکه جزو هیچ یک از گویش های لکی یا سورانی یا هورامی نمی باشد و خود به لهجه هایی تقسیم می شود. ایل کلهر در طول تاریخ خود مورد بغض و کینه ی کُردستیزان قرار گرفته است که می توان اقدامات مغرضانه را علیه ایل در سه دسته مورد بررسی قرار داد :
الف : اقدامات سیاسی ـ نظامی : 1- تجزیه ایل کلهر و تبعید طوایف مختلف آن که از زمان ترکمانان و صفویه شروع شده و تا زمان قاجار و حتی دوره پهلوی ادامه داشته و طوایف زیادی از این ایل به نواحی خارج از کردستان از جمله قزوین ، قم ، سیستان ، کرمان ، شمال خراسان تایباد نواحی شمالی افغانستان ، خوزستان ، فارس ، لرستان ، گیلان ، مازندران ، گرگان و ... تبعید شده اند.اخرین حرکت از این دست اقدامات رضاخان بود که در راستای تخته قاپو ایلات و عشایر ، تغییراتی اساسی را در ساختار سیاسی و اجتماعی ایل کلهر به وجود آورد حتی نام ایل کلهر را به ایل باوندپور تغییر داد 2-اقدامات نظامی : که  بارها و بارها توسط ارتش ایران و عثمانی مورد هجوم قرار گرفته و حکومت های خودمختار و مستقل مانند (حکومت ذوالفقارخان کلهر در بغداد در زمان صفویه ) سرنگون شده و از بین رفته است.
3-تبعید و کشتن بزرگان ایل مانند کشته شدن ذوالفقار خان ... یا تبعید چندساله و زندانی شدن بزرگان مانند زندانی شدن خان منصور یا عباس خان قبادیان که باعث فروپاشی قدرت ایل در زمان های خاصی شده است . رضا خان در راستای تصفیه ایل از روسای قدرتمند ، خانواده عباس خان قبادیان کلهر نوه داودخان ایلخان مقتدر ایل کلهر که به سرخس تبعید نمود و خود او را تحت الحفظ در تهران نگاه داشت.و نهایتا پسرش محمدرضا در سال 1336 در یک تصادف ساختگی در خیابان شانزه لیزه فرانسه باعث مرگ او و همسرش شد.

 
در ذیل اشعار مربوط به جمع آوری قشون درمیان ایلات  توسط داودخان کلهر در جنگ باغشاه را ،که به زبان کردی است می آوریم این اشعار از کتاب ایل کلهر در دوره مشروطیت  آورده شده است

«حکــمی نویسا والی(پیشکوه) بحر و بَر           نازارِعزیز له چاو عزیز تر
 اردو کـــشی کن لشکر بین جم                     تا و شیخ عزل بی زیاد وکم  
شــش هزار نفر تفنگچی سوار                      چیونه پور وید کید وسپادار 
حکـــمی نویسا نظر علی خان                       پور بختیار پشتکوه لکستان
ضرب شش روزه له قلعه گیلان                       تمام حاضـــــر بون جمع دلـیران
ی طرف نیوسا شیرخان صمصام(سنجابی)      فتاح بیگ جاف شیر خوش کلام
کرند وگوران هر دوکن ابـــلاغ              مردان جنگی درون پر لــــه داغ
با ورین نـــصف اردو شش هزار                       مردان جنگی تفنگچی ســــــوار
لو دما نیوســــا خانـــان ایوان             سراو و سرتنگ پیدان بود عیان
مردان ایوان کــــــلی سـراســر                       بیداغ بکیشــــون یک هزار نفر
حکــمی نیویسا توشمال صی عباس              طایــــفه قولیوند مردان نامخاص
مردان جنــــگی تفنگچی ســوار                     تمام داخل بــــون و اردو هزار
حکمی نویسا خانان خمــــــان                       اخوی صفر مرد روی میدان
تفنگچی سوار منشی یکــــسر                     فردا حاضر بون و اردو لشکر
ابلاغ کن تمام طایفه اربه خور                        شیران جنگی مردان ،دلاوَر
لو دم ابلاغ دن طایفه منصور              عزیز یوز باشی له دعوا مشهور
محمود وقاسم کمر شاوازخان                        کله پا ،قوچمی سالار سالاران
سالار سلطان منصور لشکر              مرد کله جوب تماماً یکســــر
حکمی نویسا پی تنگ شوان                        قلعه زویری پیدان بو عیان
تهیه وتدارک بوینـــو وکام                   اردو جـــم بکن سواره نظام
حکمی نویسا شـیران کرگا                سالار سالاران مشهور له دعوا
سواره ویــتان تمام کن خور               بیون و پیش جنگ وجلو لشکر
گرگیـــن وقادر کریم وقباد                   بگزاده گیلان کُل بان وامداد
نامدار فتا بگ له دعوا مشهور                    ویش تدارک کی پری شر وشور
سواره گیلان تماماً یکـــــسر              فردا حاضر بون واردو لشکر
طایفه پیرگه ناصــــــر احمد                مایخان وصفر شیران ســـرحد
طیپ شیرزادی عظیم وجوهر                         عزیز آقا خان داوی دلاور
سواره ویتان تمام بدن سان                          تمام حاضر بون واردو گیلان
اعلان دا تمام وگیشت سرداران                      کدخدا علیمحمد(ریوتوند)مرد روی 
میدانعزیز و امین چیون شیران نر                         علی رضا ونی یک له یک برتر
لــو دما فرما قوچی کن خور               ضیــــغم ضیغمان له بی خور
فرما ودبـــــیر دانای امیدی                 بنویس وشیران تخمه رشیدی
مای بگ ومنصور وینه تهمتن              هر دو سپادار بکیشون قوشن
قباد، خانه بگ ،حمه رشیدپور                                    دوریش دبیرِ له عالم مشهور
پور میر آخور مصطفی زرگوش                        له دشمن بی باک له میدان خروش
سواره زرگوش گیشت بکن خور                     وید له سر سان بید وینه شیر نر
فرما شاطری پریم کن خور                            پی ایل راون صارم لشکر
نویسا صارم له مرگ بی خور                         آماده ویت کید چیون شیران نر 
صارم عشایر ویت بکر حاضر                           امروز بخروشه جیور وینه نادر
حیدر خان ذوله سیف لشکرن                                    اطلاع دن وپی ایو بی خورن
هواس غلام ایل بیگی جمیر                          پور نقدعلی مرد با شمشیر
سواره ذوله جمیر کن خور                             طایفه ترکاش جمع بکن لشکر
فرما یک نامه اب طلا خط                               چنی خانمحمد فتح سلطنت
ایل همه وند له پا تا و سر                             مردان جنگی شیر دلاور
چیون روز عاشور،صارای کربلا                        گیلان هات و تنگ له سرمه سپا
چیون دریای جیحون پر بی له لشکر                سی پـــــــنج هزار مرد دلاور
بوینه تگرگ واده نوبهـــــار                  شیرا سرحد نداشتن قـــــــرار
جوق جوق وطیپ طیپ آما وگیلان                  گیلان مــــوج مدا له نره شیران
طیپی کاظم خانی شـــــیران پر فن                 له روز دعوا وینــــــه تهمتن
طیپی هارون آبادصاحب عقل وهوش               له عرصه میدان دایم هان له جوش
طیپی له ایوان خانــــــان کبیر                        شیران نــــــیکو مردان دلیر
طیپی کله جوب مردان پر پوش                      له عرصه میدان آمان نخروش
طیپی له گرگی طیپی کمر زرد                       طیپی له شوان شیران نبرد
طیپ زنگنه ایل هرســـــــــــم                         صاحب تفنگچی شیران ارقم» 
------------------------------------------------------

تاریخ مملو از عبرت و سرگذشت بزرگ مردانی است که جز نام نیک آنها امروز خبری نیست و دلاور مردانی چون داوود خان کلهر که مایه فخر نه تنها گیلان غرب بلکه غرب کشور می باشد بر کسی پوشیده  نیست. جناب گودرزی من شخصا خیلی برای خانواده های بزرگ گیلان غرب احترام قائلم ومتاسف از این منظر که نوجوانان و نسل تازه جوان ما با تاریخ و نام این بزرگان آشنا نیست و این برای تاریخ ما در آینده مشکلی بزرگ و یک فاجعه می تواند باشد . 
باور کنید هرگاه در مرکز استان از گیلان غرب اسمی به میان می آید شخص مقابل با احترام و نام نیک از گیلان غرب یاد می کند و مخصوصا بزرگان وریش سفیدها که می گویند هر چه از اصالت و نجابت گیلان غرب بگوییم کم گفته ایم و این تعریف ها واقعیتی است که کسی منکر آن نمی شود.  
برای مثال : پیرمردی به من گفت ( بعد از اینکه متوجه شد گیلانغربی هستم)  
گفت شما پسر کدام خان هستید؟  
گفتم چرا؟ گفت که چون گیلان غربی ها یافرزندخان هستند یا با خان نسبتی نزدیک دارند. واین خان بودن همان اصالت و پاکی گیلان غربی هاست. 
به هر حال از اینکه به هویت های ایلی و طایفه های ما اهمیت می دهد بی نهایت ممنونم 
 
                                                                          نوشته :علیرضا گودرزی کارشناس ارشد تاریخ

  • Modesta

    Modesta

    • ۱۳۹۶/۰۲/۲۷ - ۰۴:۵۸:۴۱

    Hello my family member! I want to say that this
    post is amazing, nice written and include almost all important infos.
    I'd like to peer more posts like this .

  • Gabriele

    Gabriele

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ - ۲۲:۱۱:۳۱

    I blog quite often and I seriously thank you for your information. Your article has really peaked my interest.
    I'm going to book mark your blog and keep checking for new
    information about once per week. I opted in for your Feed too.